ورس ۱
باید هعی بگم هعی بنویسم
تا اون موتور بنلی ام
از اینکه هواسم پرت میشه
فرو میرم تو فکر خودم که چی ام
نطق کنم از اقای سنگی یا خانوم پریا
از قشنگیا مهربونیا دردسرا فلاکتا
از قهقه تو گردنه با فلاکس چای
با فرکانس روح نواز اکیپ ما
یه لحظه استپ کن ببین
که چیا سهمت شده همین
صدای خنده های تو دلیات
دلت بهت نگه واسه لحظه ها بمیر
همیشه بد بوده ولی بعضی وقتی خوب
نمیشه قضاوت کنیم همیشه یه جور خب
شاید نباشه سایزمون قد اونا
از تو دل گنجشک یکم عصبی طور
باید یاد بگیریم احترام متقابل
تا نباشه تو شخصیتمون متجاوز
نه تو لحنشون تخریب نه
کج نشه گلیمشون یه تپه موریانه
میخوام برسم به جایی که
میل به طمع مرده باشه
راضی بمونم به نون پنیرم
سرتاپام محبت و موفقیت فقط آره
کورس
من علاالدین خودمم#تنگ مثه چشام خلقمم
فرقی نداره برا همه بودنم#لقمه برداشتم اندازه دهنم
سهمم اینه بالاها بپرم#این تن لشو بارکنن ببرن
انباشه نشه ایده تو سرم #تا جلو درشون برم اما تو نرم
کرم دارم یکمم
ورس ۲
دوست دارم انقدر بنویسم بیاد خون جای جوهر از خودکارم
اتصال پاره بشه بین نورون های مغزم کلافه شم باز پی کارام
عین موتور پیکان داغ کنن سیلندرهام بچسبونن واشرام
هرچی رو میخوام جاکنم لای بیت هام خودسر بی اراده مافیام
باید جواب بده اینهمه پیاده و پا برهنه دویدنام
نه که ندونم نمیخوام بدونم چی میشه اگه دست بکشم از هدفام
شاید خیلی اروم راه برم ولی پیوستس قدمام
انقدر باشه حالم توپ جا نشه الان تو افکارام
همدم باشه یه نفر ولی جونشو بزاره برام
پخش آنلاین دانلود آهنگ رانپ به نام علاالدین متن ترانه